در این صفحه ضرب المثل هایی که با حرف پ شروع می شوند آورده شده است.

ضرب المثل های فارسی که با پ آغاز می شوند به همراه معنی آنها آمده است. برخی از ضرب المثل ها هم شعر یا مثل مشابه یا هم معنی دارند که آن هم مقابل هرکدام از آنها نوشته است.

 

ضرب المثل هایی که با حرف پ شروع می شوند

پالان کهنه خر را برای کسی دم آب گذاردن

پته کسی روی آب افتادن

پفاب زدن را از گیوه دوزی یاد گرفتن

پل آن سر آب بودن

پنجاه درم آب گرم می کند

پیکان از جراحت به درآید، آزار در دل بماند

باد در آستین کسی کردن

بارت که آرد شد در آسیا چه مانی

باغ بالا و آسیاب پایین نداشتن

به آسیا چو شدی پاسدار نوبت را

به شاش موش آسیاب گرداندن

پهلوان سر دیگ آش

پارسال دوست امسال آشنا