ما این طرف جوی و شما آن طرف جوی
ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است
مثل اینکه آب سرد روی سرم ریختند
میان دو تن آتش افروختن / نه عقل است و خود درمیان سوختن
میان دو کس جنگ چون آتش است / سخن چین بدبخت هیزم کش است
ملا شدن چه آسان آدم شدن چه مشکل
میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است
مثل کلاه قجرها نه آستر دارد نه رویه